Thursday, October 29, 2009

هفتم آبان

امروز به نظرم فوق العاده بود ... خیلی شیک صبح با تاکسی رفتم کلاس ... جلسه ی اولی بود که بدون ماسک و اینا میرفتم ... کلی هم فعال بودم ... یعنی حرف زدم، سوال پرسیدم ... خلاصه که حال کردم
موقع برگشت هم همینطور ... آی نمیدونی تو خیابون ولیعصر قدم زدن یعنی چیییییییییییییییییییی
مامان و بابا رفتن اراک ... عصری هم زهرا و هانیه اومدن ملاقات من ... کلی خندیدیم
دلم بستنی میخواد همین الان ... ببینم علی خر میشه برام درست کنه :دی
عصری به سارا زنگ زدم ... بهتر بود اما وسط تلفن حالش بد ... دلم سوخت کلی

No comments: