Wednesday, August 12, 2009

بیست و یکم مرداد

دارم با شرکت مشکل کاربرای اینترنت رو حل میکنم ... یه کاربر میتونه همزمان 2 جا وصل بشه ... عجبا ....آقای سجادی از پایتخت کشوندتم خونه که اینو چک کنم ... فقط همین یوزره که اینشکلیه
امروز کلی داغون بودم ... آخرین روز این شکلی تو شرکت بود ... بچه ها مهربون شده بودن ... بجز آقای س که چون من میبایست کار بهش یاد بدم و کارامو تحویلش بدم باهاش بداخلاقی میکردم اونم آخرش قهر کرده بود ....بهم میگه من ازت انتظار دارم یه کار که بهم میگی دیگه کار دیگه نگی ... خودت اونطرف بیکار نشستی خودت انجام بده ... آی داغ کردم ... میگم باید یاد بگیری مالتی تسک باشی ... گفت پس منم باید برم با آقای سجادی یه صحبتی درباره ی این رفتار شما بکنم ... میخواستم بهش بگم که شک نکن استاد جونم هوای منو بیشتر از تو داره ... حداقل تا وقتی نتونستی زیرآبمو بزنی ....
بد از این ماجرا بود که با خودم گفتم چه خوب کاری کردم و قبلش خودم رفته بودم به استاد گفته بودم که این یه نموره تنبله ... گفتم بهم میگه خودت انجام بده ... گفتم اگه لطف کنید شما بهش بگید اینجا باید صد تا کار هم با هم انجام بده ... گفتم شاید من کوچیکترم حرفمو جدی نمیگیره ... اونم گفت نه هیچم از این حرفا نیست بهش بده انجام بده ... حالا خودمم بهش میگم ....
مامان اینا رفتن اراک ... 2 روز تا جراحی من مونده ... به دلم صابون زده بودم مامان این دو روز کلی غذای خوشمزه درست میکنه برام که همش نقش بر آب شد
مشکل کاربره درست شد.

No comments: