Tuesday, November 24, 2009

سوم آذر

امروز تولد حمیدرضا پسر مهدی بود ... عزیزم تولدت مبارک
تو شرکت هم لیلا رسمن به جمعمون پیوست و میزشو جلوی میز سارا گذاشتیم و قرار شد اگه بسته بودن دید سارا ویرگولی منو اذیت کرد من و سارا جامون رو موقتن عوض کنیم ... حالا ببینیم چی میشه
خبر خوب امروز این بود که لنا بهم گفت قرار طلاقش رو با بهرام عقب انداخته و فعلن میخوان چند وقت جدا زندگی کنن و تصمیمی درست تر بگیرن ... امیدوارم هر چی برای هر دوشون خوبه اتفاق بیفته
امشب عمه بزرگه اومد ملاقت آقاجان ... فردا دارن میرن مشهد
آهان ... الانی کلی با داداشی جونم حرف زدم ... یعنی رو ابر روحیه دارم قدم میزنماااااااااا :دی
همین دیگه

No comments: