Friday, June 27, 2008

امتحانا تمام شد ... خوب و بد هم داشت ... امیدوارم معدلم بالای 18 بشه تا مامان اینا بهم گیر ندن که چون میری سر کا دیگه نمیخوای درس بخونی
بابا افتاده و پاش شکسته الان 10 روزی میشه که نشسته خونه .... هفته پیش از اراک مهمون داشتیم و ثمین هم از زابل اومد و رفت اراک...
پنجشنبه پیش با محمدرضا و آرش و سمیه و دانیال (دوستای محمدرضا) رفتم کوه ... کلی خوب بود و کلی بیشتر خوش گذشت.
سر کار هم هنوز کارآموز حساب میشم... پریسا که یک ماه بیشتره هی میگه برو حرف بزن ... هفته پیش لنا خیلی جدی کشوندم کنار و گفت باید بعد از چهار ماه بری و حرف بزنی ... سه شنبه هم سحر میگفت داری کوتاهی میکنی هیچی نمیگی ... منم جواب همشونو اینجوری میدم که برم چی بگم ...خودشون وقتش که بشه قرارداد هم میبندن
استاد سجادی سه شنبه اومد و گفت میخواد برای من و سارا کلاس خصوصی بذاره و لینوکس دوره مدیریت رو بهمون درس بده بعدشم گفت میخواد سرور لینوکسی رو بده دست من ... خوب وقتی اینجوری برام برنامه ریزی کرده حتما حواسشم به قرارداد من هست دیگه ... من میگم پررویی من برم بهش بگم کی با من قرارداد میبندن من هنوزکلی چیز مونده تا یاد بگیرم و بتونم درست و حسابی کار کنم .... اما خودمم فکر میکردم که دیگه این ماه باهام قرارداد میبندن یا میاندازتنم بیرون ... بدیش به همینه که واقعا نمیدونم موندنی ام یا رفتنی.
دیشب بالاخره یه فوتبال درست و حسابی از جام ملت های اروپا رو کامل دیدم و خوبیش به این بود که تیم من برد ....
فردا ثبت نام دارم ... از سه تا استادی که درس برداشتن من فقط میتونم با یکی از اونا کلاس بردارم خداییش کار سختیه ...

No comments: